جدول جو
جدول جو

معنی خنه مالی - جستجوی لغت در جدول جو

خنه مالی
آماده کردن گل و کاه و آب برای گل اندودن کردن خانه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ نَ کَ)
دهی از بخش قلعه زراس است که در شهرستان اهواز واقع شده است. دارای 165 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
عمل خاک مال کردن و خاک مال شدن
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
تملق. چاپلوسی. چاپلوسی سخت با دنائت. تملق رذیلانه:
هرآنکه بی خبر از فن خایه مالی شد
دچار زندگی سخت ونان خالی شد.
عشقی.
نه ریش تراکه ریشخندت سازم
نه خایه تو را که خایه مالیت کنم.
؟
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ)
کنایه از آب است. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ جَ)
شاخه ای از تیره پولادوند هیهاوند از طایفۀچهارلنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا
(خِ)
عمل خشت مال. (یادداشت بخط مؤلف).
- قالب خشت مالی، چهارچوب مربعگونه ای است که برای ریختن پارۀ گل بجهت تهیه خشت بکار می رود
لغت نامه دهخدا
(گُهْ)
عمل گه مال، مجازاً نیک نشستن جامه یا ظروف و جز آن. پلیدی از چیزی نیک نزدودن
لغت نامه دهخدا
تصویری از گه مالی
تصویر گه مالی
عمل گه مال
فرهنگ لغت هوشیار
چاپلوسی، تملق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خشت زنی، خودستایی، دعوی باطل، رجز، رجزخوانی، لاف پیمائی، لاف زنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
روی زمین مالاندن آماده کردن گل، آب و پهن گاو برای گل اندود
فرهنگ گویش مازندرانی
دست مالی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شستن ظرف با خاک و آب برای از بین بردن چربی
فرهنگ گویش مازندرانی
از نغمات مراسمی
فرهنگ گویش مازندرانی